چاره‌اندیشی برای تنگنای «ممیزی»

مسعود کوثری
جامعه شناس

سخنان دکتر روحانی در مراسم اختتامیه کتاب سال جمهوری اسلامی ایران، برخلاف دیگر سخنرانی‌های او در ماه‌های اخیر نه احساسی بود، نه کنایه‌آمیز و نه جنجالی. سخنان او در مجموع حاکی از توجه به‌ضرورت عقلانیت در نظام اجتماعی و سیاسی بود. همین عقلانیت است که نیاز امروز جوامع بشری است


و جای هر کشوری روی پیوستار عقلانیت معرف او در جهان است.  آنچه عقلانیت را در جامعه تباه می‌کند، یکسویه‌نگری، تعصب، جهالت و کوته نگری است و آنچه عقلانیت سیاسی را تباه می‌کند منفعت طلبی، جناح‌گرایی و بی‌توجهی به منافع ملی است. آنچه عقلانیت اجتماعی را افزایش می‌دهد کتاب است؛ همان چیزی که نه تنها اسلام منادی آن است، بلکه انقلاب اسلامی نیز به مدد آن بر نظام ستمشاهی پیروز شد. انقلاب اسلامی بود که متدینان را به دانشگاه کشاند، آنان را با رسانه آشتی داد و بر اهمیت هنر تأکید ورزید. از این رو، اهمیت ندادن به کتاب در چنین جامعه‌ای یکی از معضلاتی است که باید به آن توجه تام شود. برای رشد عقلانیت اجتماعی
نیاز به کتاب خوب داریم و برای کتاب خوب باید به اندیشمندان و نویسندگان فرصت و فضای اندیشه بدهیم. اما، چیزی که به‌نظر روحانی با رشد عقلانیت اجتماعی در تضاد است، ممیزی است.  روحانی می‌پذیرد که ممیزی لازم است و در تمامی نظام‌های اجتماعی حدی از ممیزی وجود دارد، اما تیغ ممیزی را به دست عده‌ای خاص نمی‌دهد، بلکه بر آن است که ممیزی را باید به انجمن‌های تخصصی بسپاریم و این همان راهی است که به نظر می‌رسد وزارت ارشاد هم دنبال می‌کند. تلاش‌های وزارت ارشاد برای سپردن کار نظارت و ممیزی درعرصه کتاب و هنر، اگرچه هنوز قرین توفیق نشده یکی از امیدهای اصلی برای پایان بخشیدن به منازعه بر سر کتاب و دیگر آثار هنری در جامعه است.  این سیاست قرین توفیق شود یا نه، بستگی به آینده دارد و اینکه آیا خود اهالی کتاب و هنر چنین مسئولیتی را خواهند پذیرفت یا نه. از دیگر سو، اشاره روحانی به آن است که نظام آموزشی کشور هم چندان با کتابخوانی تناسبی ندارد و از وزارت ارشاد می‌خواهد که چاره‌ای در این زمینه بیندیشد. اما آنچه از نظر روحانی عقلانیت سیاسی را مخدوش می‌کند، ممیزی‌های سیاسی است که به نظر او با ساختار حزبی می‌توان آن را سامان داد. روحانی نخستین سیاستمداری نیست که بر ضرورت احزاب تأکید ورزیده، اما تأکید او بر این نکته که احزاب می‌توانند مانع عدم عقلانیت سیاسی شوند حایز اهمیت است. تأکید امام راحل بر «جمهوری اسلامی» به‌عنوان نظام سیاسی، نه تنها جایگاه مردم را مشخص کرد، بلکه حاکی از اهمیت مشارکت مردم در این نظام بود.  با این همه، درباره اینکه مشارکت مردم باید چگونه سامان یابد، وفاقی بین سیاستمداران و جناح‌های سیاسی وجود نداشته است. به‌نظر روحانی
این احزاب هستند که به این مشارکت نظم می‌دهند و مانع از گرفتار شدن عقلانیت سیاسی در دام منفعت طلبی‌های جناحی می‌شوند. اما، در این زمینه هنوز توفیقی در کشور به دست نیامده است. احزاب وجود دارند، اما این ساختار حزبی نیست که
به مشارکت مردم نظم و سامان می‌دهد و رویه‌های سیاسی را تنظیم می‌کند.  سرانجام، روحانی باز بر اهمیت فضای مجازی تأکید می‌ورزد، اما مشخص نیست که فضای مجازی چگونه و در چه شرایطی می‌تواند در دو عرصه اجتماعی و سیاسی به طرزی خلاقانه عمل کند و میزان عقلانیت اجتماعی و سیاسی را افزایش دهد. این دقیقاً همان نکته‌ای است که بسیاری را دچار سرگردانی و اظهارنظرهای مختلف درباره فضای مجازی کرده است. اما، آنچه روشن است این است که فضای مجازی می‌تواند به رشد عقلانیت در فضای اجتماعی و سیاسی کمک کند و راه گفت‌و‌گوی ملت و دولت را فراهم سازد.